BrandTech

ساخت وبلاگ

بسیاری از ما  علاقمند هستیم که اطرافیانمان برداشت مطلوبی از برند شخصی‌مان داشته باشند. این مهم به ویژه در تعاملات و مناسبات سازمانی از جلوه بیشتری برخوردار است.
به عبارتی تصور و قضاوت سایرین برای ما انسانها از اهمیت بالایی برخوردار است و تلاش بسیاری از ما در جهت ایجاد تصویری مطلوب از خود در ذهن دیگران است . هنر مدیریت برداشتmanagement) ¬(impression، از جمله مهارتهای اساسی افراد در برقراری ارتباطات و تعاملات است. مدیریت برداشت بر اهمیت ارتقای شایستگی‌های باطنی و ظاهری تأکید دارد، و درواقع بر دو محور اساسی صورت و سیرت زیبا متکی است. 
مدیریت برداشت فرآیند مدیریت ادراکات دیگران از خود و تحت تأثیر قرار دادن ارزیابی‌ها و قضاوت‌های آنان است و فرد تلاش دارد از این طریق تصویری برجسته و شاخص از خود  ارائه دهد. سیرت نیکو و روی گشاده و آراسته از جمله ویژگی های یک برند شخصی موفق و عاملی تمایزبخش است. 
تکنیک‌های مدیریت برداشت و مهارت‌های خود-ارتقایی موجب می‌شوند تا افراد بتوانند به گونه‌ای شایسته‌تر عملکرد خود و دیگران را ارزیابی و تصویری مثبت از خود ارائه کنند. و حتی در هنر اقناع بهتر ظاهر شوند. وفای به عهد ، فروتنی ، عالم بی عمل نبودن، روی گشاده، پندار، گفتار و کردار  نیک و برقراری توازن میان گفتار و کردار از جمله شاخصه‌ها و مهارتهای مدیریت برداشت هستند.
بسیاری از روش‌های مدیریت برداشت در جهت ارتقای خود و بهبود تصویر شخصی خویش نزد دیگران هستند. 

برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.

نکاتی در مورد مدیریت برداشت               

منبع:برندتک       

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 18 تاريخ : پنجشنبه 27 آبان 1395 ساعت: 18:55

بر خلاف آنچه برخی فکر می کنند، طراحی یک برند کار بسیار زمان بر و مشکلی است. نه تنها شما مجبورید تعداد زیادی متغیر را در نظر داشته باشید، بلکه باید بدانید چگونه تغییرات را به خوبی و به نسبت های مناسب در جاهایی که نیاز است اعمال نمایید. یکی از آیتم های طراحی یک برند ،رنگ است. شما می توانید یک لوگوی تک رنگ، یک لوگوی دو رنگ و یا حتی لوگویی با بیش از دو رنگ داشته باشید

زمانی که صحبت از رنگ در برند‌سازی به میان می‌آید باید این دو نکته را در نظر گرفت: در زمینه‌ی حسی مهم است که مخاطب با نگاه‌کردن به آن‌چه احساسی را تجربه خواهد کرد، اما به لحاظ کاربردی باید برتری آن به سایر رقبا در زمینه‌ی تجارت نیز بررسی شود.

 با مالکیت صحیح و موفقیت‌آمیز یک رنگ توسط یک برند فضای رقابتی شدید و جلب سریع توجه (حتی در برخی مواقع بدون استفاده از لوگو یا اشاره به نام برند) حاصل خواهد شد. این یعنی استفاده‌ی به‌جا از قدرت رنگ. 

بدیهی است که به‌دست آوردن مالکیت کامل یک رنگ کار ساده‌ای نبوده و به طراحی لوگو نیز ختم نمی‌شود، بلکه در کنار انتخاب المان‌های برند و تبلیغات، لازم است برای آن یک برنامه‌ی حرفه‌ای تنظیم شود.

پس از موفقیت در این امر (که به شهرت یک رنگ در میان مردم نیز بستگی دارد) رنگ به وضوح و به سرعت یادآور محصولات ما خواهد شد و بین رقبا تنها برندی خواهیم بود که از آن استفاده می‌کنیم.


همچنین باید به روانشناسی رنگ، که نسبتاً پیچیده است، نیز توجه داشته باشیم. رنگ می تواند بسته به فرهنگ، موقعیت و صنعت معانی مختلفی داشته باشد


مثلاً, آیا تا به حال متوجه شده‌اید که بیش‌تر رستوران‌های عرضه کننده خوراک حاضری (fast food) در دکوراسیون خود از رنگ‌های قرمز روشن و نارنجی استفاده می‌کنند؟ سرعت بالای این رنگ‌ها در تأثیر بر روی مشتری, ابداً تصادفی نیست. مطالعات نشان داده‌اند که رنگ‌های قرمز و نارنجی, مشتری‌ها را تشویق می‌کند تا هر چه زودتر غذایشان را بخورند و رستوران را ترک کنند یعنی درست همان کاری که صاحبان این قبیل رستوران‌ها از شما انتظار دارند.

همچنین مشاهده تلفیقی فراوان از دو رنگ مشکی و قرمز در وب سایت‌های ویژه‌ی بزرگسالان نیز امری تصادفی نیست. به اعتقاد محققان, این رنگ‌ها معانی ضمنی جنسیتی دارند.

آیا تاکنون متوجه شده‌اید که در اسباب بازی‌ها, کتاب‌ها و وب‌سایت‌های ویژه‌ی کودکان معمولاً از تکه‌های بزرگ رنگ‌های روشن زنده و اصلی استفاده می‌شود؟ جوان‌ترها این رنگ‌ها را ترجیح می‌‌دهند و پاسخگویی مثبت آن‌ها به کالاهایی که این ویژگی را دارند بسیار بیش‌تر از کالاهایی است که با مداد شمعی یا ترکیبی از رنگ‌های بی‌روح و سرد رنگ‌آمیزی شده‌اند.
محققان بازاریابی در آمریکا روز خاصی را به گردش علمی اختصاص داده‌اند که در آن به شناسایی رنگ‌ها و تأثیرات احتمالی آن‌ها بر انسان می‌پردازند.

اما تأثیرات رنگ در میان فرهنگ‌های مختلف, متفاوت است. بنابراین هنگام طراحی هر گونه نیازمندی‌های تبلیغاتی باید به رویکردها و خواست‌های مخاطبینتان توجه کنید.

مثلاً, سفید در فرهنگ کشور چین و ارغوانی در فرهنگ کشور برزیل, نماد مرگ هستند. رنگ زرد برای چینی‌ها مقدس است, اما نزد یونانی‌ها یادآور غم و اندوه و برای فرانسوی‌ها نشانی از بخل و حسادت است. در آمریکای شمالی, رنگ سبز تداعی کننده‌ی بخل و حسادت است. مردم کشورهای گرمسیری بیش‌تر با رنگ‌های گرم موافق‌اند و مردم کشورهای سردسیر و شمالی رنگ‌های سردتر را ترجیح می‌‌دهند.

مثلاً, در فرهنگی که امروزه خط فکری آمریکای شمالی بر آن استوار است, هر یک از رنگ‌های زیر تداعی کننده کمیت‌ها یا عواطف خاصی است.

همچنین محققان در امور بازار و بازاریابی به این نتیجه رسیده‌اند که رنگ حتی بر روی عادات خرید مردم نیز تأثیر می‌گذارد. کسانی که تنها از سر هوا و هوس خرید می‌کنند در برابر رنگ‌های قرمز, نارنجی, سیاه و آبی مایل به ارغوانی عکس‌العمل بهتری از خود نشان می‌دهند. اما, کسانی که حساب شده و با در نظر گرفتن توان مالی‌شان خرید می‌کنند در برابر رنگ‌های صورتی, آبی مایل به سبز, آبی آسمانی و سرمه‌ای عکس‌العمل نشان می‌دهند.

ابتدا درباره‌ی بازاری که هدف نهایی شما است فکر کنید. مثلاً تصور کنید که قصد دارید کتاب‌هایی برای نوجوانان چاپ کنید و بفروشید, اما با پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها سروکار دارید. احتمال دارد کتاب‌هایی را طراحی کنید که در آن‌ها از رنگ‌های روشن و اصلی (قرمز, آبی, زرد) استفاده شده است تا این‌گونه توجه خواننده‌های نوجوانتان را جلب کنید. از این رو باید اقلام مورد نیاز در امر بازاریابی (نظیر بروشور, وب‌سایت و از این قبیل) را با در نظر گرفتن روحیه و سلیقه آنها تهیه کنید.

 

.صاحبان مشاغل همواره در پی ماندگار کردن و محبوبیت بیشتر برند خود در ذهن مشتریان هستند. یکی از راه های رسیدن به این هدف انتخاب رنگ مناسب برای برند است، زیرا تحقیقات نشان می دهند مشتریان با کمک رنگ، اولین درک و شناخت را از نام تجاری شما کسب می کنند و همین شناخت در برقراری ارتباطهای بعدی با برند شما موثر است

رنگ و مغز:

با دیدن رنگ، واکنش شیمیایی در مغز انجام می شود که منجر به واکنش های احساسی و عاطفی می شود. این واکنش به رنگ باعث بروز افکار، یادآوری خاطرات و حوادث و اتفاقات تلخ و شیرین است. ذهن ما آماده بخشیدن معنا و احساس به رنگ های مختلف است.

رنگ و هویت بصری:

رنگ بنیان هویت بصری نام تجری شما است. به عبارت دیگر منعکس کننده تمام آن چیزی است که لوگو، بسته بندی، محصول و بازاریابی در تلاش برای به دست آوردن آن است. برای برندهای موفق ارزش رنگ چیزی بیشتر از یک انتخاب ذهنی و سلیقه ای است. در  دنیایکسب و کار امروز، انتخاب رنگ مناسب یک استراژی ضروری است.

رنگ و فرهنگ:

رنگ تداعی کننده مفاهیم متعددی در فرهنگ ها و در میان اقوام مختلف است. درک رنگ و معانی آنب سته به نژاد، سن، طبقه اجتماعی و جنسیت و مذهب تغییر می کند. در انتخاب رنگ برای برند باید جوانب جمعیتی و روانی غالب هر فرهنگی مورد توجه قرار گیرد.

رنگ و تاثیر آن بر مشتریان:

زمانی که برند یا محصولی را برای ارائه به بازار آماده می کنید، باید سعی کنید تأثیر زیادی در ذهن مشتریان داشته باشد. هیچ کس الزامی برای خریداری محصول شما ندارد. با این حال، اگر یک رنگ منحصر به فرد انتخاب کنید، برند شما برای مدت زمان طولانی در ذهن مشتریان ماندگار خواهد شد و این ممکن است به خریداری محصول منجر شود.

برای خواندن مقاله به لینک زیر مراجعه نمایید.

رنگ پردازی در برند سازی 

                                                                                  کلمات کلیدی:برند-برندسازی-برندینگ-آموزش برند سازی-مشاور برند

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 11 تاريخ : پنجشنبه 27 آبان 1395 ساعت: 17:54

اولین مبادلات تجاري از طریق شبکه های كامپیوتري و ارتباطي در سال ١٩٨٩ صورت گرفت و پنج سال بعد تعداد كامپیوترهای متصل به اینترنت به طور فزاینده اي افزایش یافت تا جایی که شركت هاو مشتریان توانستند در محیط دیجیتالي تجارت به سودهای قابل ملاحظه ای دست یابند. اكنون با گسترش روزافزون دستگاه های موبایل، تجارت وبازاریابي الكترونیكي از فضاي اینترنت وکامپیوترهای شخصي فراتر رفته و برروي گوشی های موبایل نمود پیدا كرده است. درحال حاضر بیش از نیمي از جمعیت جهان مشترك موبایل هستند و درهر مكان و زمانی به دستگاه های موبایل دسترسي دارند، بنابراین شركت ها با شناخت صحیح بازارهدف خود مي تواند از این فرصت فوق العاده استفاده كرده وبه معرفي محصولات و خدمات خود بپردازند. 
یکی از جنبه های کارآمد در تجارت سیار، تبلیغات و بازاریابی به وسیله تلفن همراه می باشد.تکنولوژی موبایل اشاره به فرصتهای زیادی برای بازاریابی به ویژه در ارتباطات مستقیم با مصرف کننده بدون موانع زمانی یا موقعیتها دارد . اگرچه جنبه های بازاریابی موبایل مثل تبلیغات با موبایل نیاز به تحقیقات بیشتری دارد ، اما تأثیر این تکنولوژی در کارآمدی تبلیغات مشخص شده و تقریباً تمامی شرکتهای بزرگ در پی استفاده از این نوع تبلیغات می باشند .
"تبلیغات موبایلی " توزیع پیامهای تبلیغاتی به دستگاه های فرستنده و گیرنده جامعه هدف به شکل های موزیک، نوشته ویا صدا به منظور رسیدن به اهداف تبلیغاتی همچنین جمع آوری بازخور مصرف کنندگان می باشد .
درتعریف دیگر "بازاریابی موبایلی " استفاده از موبایل برای ارائه اطلاعات شخصی شده(همخوان شده ) به مشتری بر اساس زمان و مکان وی، درجهت ارتقاء و ترفیع کالا، خدمات و ایده ها و در نتیجه سود بردن تمام ذینفعان.
تجمیع قابلیتها و توانمندیهای مختلف در گوشی تلفن همراه، این وسیله ارتباطی را به ابزاری قدرتمند در امور بازاریابی مبدل ساخته است.

برای خواندن ادامه مطلب به لینک زیر مراجعه نمایید.

بازاریابی از طریق تلفن همراه                                                                            

کلمات کلیدی:برند-برندینگ-بازاریابی

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 16 تاريخ : چهارشنبه 26 آبان 1395 ساعت: 15:09

۱ – بازاریابی محتوا بصورت موثر

بازاریابی محتوا یکی از روش هایی است که بواسطه آن، اطلاعات مفید و سودمند بدون واسطه در اختیار مشتریان بالقوه قرار خواهد گرفت. در این روش و با گذشت زمان، در صورتیکه اطلاعات بتواند نیاز مشتری را رفع نموده و اعتماد آنها را به سوی خود جلب نماید؛ در این صورت کسب و کار شما قادر خواهد بود که به انتخاب اول مشتریان تبدیل شود.فلسفه بازاریابی محتوا، به تصویر کشیدن هدفی ارزشمند است که سازمان ها بتوانند بجای تلاش کردن جهت متقاعد سازی مشتری برای فروش محصول خود، از آن استفاده نموده و با استفاده از اعتماد سازی، افزایش فروش را برای خود به همراه آورند.



 

۲- افزایش کارشناسان متخصص

از آنجاییکه هدف کارشناسان برندینگ در یک مجموعه، کسب شهرت و اعتبار برای برند مجموعه می باشد، در صورتیکه یک یا چند نفر کارشناس خبره در این زمینه استخدام نمایید، قدرت برند مجموعه شما به طرز قابل توجهی افزایش و ارتقا خواهد یافت.


 
۳- تعامل با شرکای معتبر

برقراری ارتباط با سازمان های بزرگ و ایجاد مشارکت با آنها جهت گرفتن پروژه های مهم، یکی از استراتژی هایی است که از دیرباز اثبات شده و مورد توجه کارشناسان قرار گرفته شده است. همیشه انجام پروژه های تحقیقاتی و یا شروع یک برنامه آموزشی خاص را با همکاری یک شریک تجاری بررسی کنید.


۴- حضور در شبکه های اجتماعی

در حال حاضر یکی از فاکتورهای مهم در برندسازی شرکت های خدماتی، حضور و تعامل در شبکه های اجتماعی است. در استراتژی بازاریابی،شبکه های اجتماعی به عنوان یک اهرم کلیدی شناخته می شوند که بوسیله آن می توان بواسطه تعامل با کاربران، کسب و کار خود را توسعه داده و با استفاده از اعتبار بدست آمده، درآمد خود را افزایش داد. 


از آنجاییکه شرکت های خدماتی هنوز بطور کامل در این رسانه ها حضور پیدا نکرده و این بستر را به عنوان بخش اصلی استراتژی خود قرار نداده اند، از اینرو؛ استفاده از شبکه های اجتماعی می تواند فرصت های فوق العاده زیادی را برای کسب و کار خدماتی شما برقرار کند.
توجه داشته باشید، برای آنکه بتوانید بهترین استراتژی برندینگ را تدوین کنید گاهی وقت ها می بایست چندین استراتژی نمونه و موثر را با هم ترکیب نمود. به عنوان مثال، استفاده از بازاریابی محتوا به عنوان یک نمونه فوق العاده شناخته می شود که با حضور در رسانه های اجتماعی می توان از آن استفاده نمود. شبکه های اجتماعی استراتژی کاملی برای انتشار محتوا می باشد و محتوای تاثیر گذار، عاملی موثر در گفتگوهای آنلاین ایجاد می کند.

لینک مطلب:استراتژی های افزایش قدرت برند                                                          کلمات کلیدی:برند-برندسازی-مشاور برند-آموزش برند

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 18 تاريخ : دوشنبه 24 آبان 1395 ساعت: 19:25

همواره مشتریان نسبت به انتخاب برخی کالاها اصرار دارند، حتی اگر انتخاب آنها به نظر ما نادرست باشد. اما چرا بعضی از محصولات در حالی که از قیمت بالاتر و سطح کیفیت معمولی برخوردار هستند، می توانند رقبای خود را کنار بزنند؟بعضی شرکت ها یا برندها دارای سرمایه بزرگ به نام پیروان وفادار هستند. این در حالیست که بعضی دیگر نتوانسته اند حتی یک مشتری وفادار هم برای خود ایجاد کنند؟
اجازه دهید به موضوعی با عنوان رفتار مصرف کننده بپردازیم. رفتار مصرف کننده ترکیب روان شناسی، بازاریابی می باشد. در واقع شناخت رفتار مصرف کننده، نقش و کارکرد سلسله رفتارها در تصمیم های خرید مشتریان را بررسی می نماید. هدف این علم غنی، تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل، وفادار و همیشگی می باشد و به تثبیت موقعیت و ایجاد تصویری شایسته در ذهن مشتریان کمک کنیم.
روان شناسان بر این نکته اتفاق نظر دارد که این ضمیر ناخودآگاه خودآگاه انسان است که ما را جذب آگهی های تبلیغاتی، برندها و محصولات می نماید و در تحریک ما در زمینه تصمیمات خرید نقش اساسی ایفا می نماید.
واقعیت آن است که مشتریان در برخی مواقع برای خریدهای خود دلیل مستدل و منطقی ندارند. بسیاری از خریدهای افراد نه بر پایه «نیاز» بلکه بر مبنای «آز» انجام می شود، بنابراین امروزه تحقیقات بازار به شیوه های گذشته با چالش های جدیدی روبه رو شده و دچار نوعی سردرگمی شده است.
طبق نظر متخصصان روان شناسی و مغز، مغز انسان از سه بخش اصلی تشکیل یافته است که هر کدام کارکرد ویژه و منحصر به فردی دارند. این بخش ها عبارتند از:
۱- مغز انسانی یا حافظه جدید؛ (Human brain): بیرونی ترین قسمت مغز به قشر مخ یا کورتکس معروف است و اموری همچون یادگیری، تکلم، ارزیابی منطقی امور، افکار هوشمندانه و تکوین شخصیت ازجمله کارکردهای آن است.
۲- مغز مادرانه یا حافظه میانی؛ به دستگاه کناری نیز معروف است و با اموری همچون احساسات، عواطف، حالت های روحی و روانی و همچنین هورمون ها درگیر است.
۳- حافظه قدیمی یا خزنده؛ به مجموعه R نیز معروف است. این قسمت کنترل کارکردهایی که به حیات انسان مربوط است مثل گرسنگی، نفس کشیدن و مقابله با آسیب ها و تهدیدهای بیرونی را به عهده دارد.

برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.

روش های ورود برند به ذهن مشتریان                 

کلمات کلیدی:برند-برندسازی-آموزش برند-مشاور برند

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 9 تاريخ : دوشنبه 24 آبان 1395 ساعت: 18:42

درباره برند و ساز و کار ایجاد ، حفظ و گسترش آن بحث های زیادی مطرح شده و میشود. نظرات مختلف اکثرا نکات مشترکی دارند ولی همیشه تفاوتهایی وجود دارد و این تمایز هاست که باعث برتری می شود.
به اصول کلی مسئله ، تقریبا همه اشراف دارند ولی موفقیت در هر کاری با رعایت جزئیات حاصل می شود جزئیاتی که گاهی واقعا ناچیز ، کم ارزش ، غیر قابل توجه و بی فایده به نظر می رسند و گاهی هم بطور کامل از نظرها پنهان هستند و حتی در حاشیه توجه افراد هم قرار نمی گیرند.
با ذکر چند اصل جزئی نگر در این مقوله ، شاید بتوان چشم هایی را گشود و اصولی را تبلیغ کرد که بيشتر مواقع به فراموشی سپرده می شوند.
در واقع برندسازی براساس اعتقاد اکثر افراد به مفهوم سهم قابل توجهی از بازار موجود نیست بلکه براساس میزان توجهی است که آن برند از افراد جامعه به سمت خود جلب نموده است و حجمی از افکار است که به خود درگیر ساخته است.
به عبارت دیگر هر برند ، متشکل از ادارک دیگران نسبت به ویژگی های منحصربه فردش است.
تمایز جويانه ، وقتی که یک برند در حوزه فعالیت خود ، نه بهترین انتخاب ، بلکه تنها انتخاب باشد و صاحبان برند برتری موقعیت خود را نسبت به رقبا در حرفه خویش با آگاهی از خواسته مشتری و نه نیاز وی و کشف مشکلات مشتریان و ارائه راه حل موثر برای آنان و ارائه اطلاعات با ارزش در قالب محتوايي جذاب و ايجاد ارتباط مداوم با مشتري و ارتقاء و پيشرفت مستمر محصول و فراتر رفتن از انتظارات مشتريان و کسب محبوبيتي دوچندان تثبيت مي کنند درميان مردم ، براي اين برند آشنا ، بنايي عظيم از اعتماد شکل خواهد گرفت و ارزش محصولش فزوني خواهد يافت و استقبال از آن در مقايسه با کالاي مشابه در بازار، علي رقم قيمت بالاتر ، با رغبت بيشتري مواجه خواهد شد.

برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر گلیگ نمایید.

اصول حاکم بر برندسازی     

                                                                                                                       کلمات کلیدی:برند-برندسازی-برندینگ-آموزش برند-مشاوره برند-

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 13 تاريخ : دوشنبه 24 آبان 1395 ساعت: 14:49

1.    منحصر به فرد و خاص بودن: بسیار مهم است که بتوان در بازار جایگاهی متمایز نسبت به دیگر رقبا داشت اما متاسفانه در بازار امروز داشتن جایگاهی خاص و منحصر به فرد امری بسیار دشوار و چالش برانگیز است که این به دلیل وجود سطوح بالای رقابت در بازارهای فعلی است.
2.    قابل اندازه گیری بودن: هدف در جایگاه یابی گرفتن سهم ذهن مخاطب است اما متاسفانه سنجش ذهن مانند سنجش سهم بازار راحت نیست.
3.    اختصاصی بودن جایگاه یک برند: یک منطقه یا قلمروی خاص گاه می تواند به طور اختصاصی برای یک برند در نظر گرفته شود. البته اختصاصی کردن یک قلمرو بدون داشتن برندی خاص چالش برانگیز و دشوار است.
4.    واقع بین بودن: جایگاه یابی در برند باید با اصولی واقع بینانه باشد و میزان ارائه ی خدمات به مشتریان به درستی بیان شود که در بیشتر مواقع در این مورد مبالغه صورت می گیرد و درنتیجه ی برند به سرعت صداقت خود را در قلب و ذهن مصرف کنندگان از دست می دهد.
5.    زمان بندی: زمان بندی درست در تحویل کالا و ارائه ی خدمات مشتریان یکی از مهم ترین عوامل سنجش موقعیت در جایگاه یابی برند است.
برای این که بتوان پیشنهادات متفاوت و متمایزی به مشتریان ارائه کرد باید به طور مستمر با آنها در ارتباط بود تا از سلیقه ها و نیازها و خواسته های آنها بیشتر آگاه شد. تبلیغات، اسپانسر شدن، ارائه ی سخنرانی، مشارکت در مسئولیت های اجتماعی می تواند در جهت ارتباط با مشتریان و متمایز کردن جایگاه برند مفید باشد.
تمامی برند هایی که ارائه کننده ی پیشنهادات متمایز نسبت به سایرین در بازار هستند، دارای ارزش های احساسی محکمی هستند که آنها را با مصرف کنندگان خود تقسیم می کنند و هنر و مهارت چگونگی ارتباط مستمر با مشتریان در جهت تثبیت جایگاه خود را می دانند. جایگاه یابی در واقع توانایی حفظ ادراک مداوم و تصویر مناسبی از برند در قلب و ذهن مصرف کنندگان است.

در صورت تمایل به خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.

ضوابطی برای موفقیت تثبیت جایگاه برند

 

 

کلمات کلیدی:برند-برندسازی-برندینگ-آموزش برند-مشاوره برند

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : تثبیت جایگاه برند, نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 24 تاريخ : يکشنبه 23 آبان 1395 ساعت: 14:08

نقطه آغازین برای تمامی برندها توسعه آگاهی برند است. آگاهی لازمه تمامی بازارهاست، ابتدا به این خاطر که ذهنیت ریسک خرید را کاهش می دهد و دوم اینکه در بسیاری از بازارهای با درگیری-پایین می تواند خرید را در پی داشته باشد. همچنین لازم است که مصرف کنندگان دریافت هایی را در خصوص کیفیت عملکرد برند توسعه دهند و این دریافت ها با گروه محصول و استانداردهای اعمال شده بواسطه رقابت مقید می گردند. این به درک عمومی پذیرش محصول مربوط می شود . این دو دریافت در کنار یکدیگر ریسک خرید مصرف کننده را کاهش می دهند و ما می توانیم بگوییم برندی که به سطح معقولی از هر دو عامل دست یابد به مرحله ۱ برند وارد شده است. داده های میلوارد براون نشان می دهند که برای بسیاری از برندها بخش قابل توجهی از مصرف کنندگان هرگز ارتباط خود را به ماورای  این نقطه توسعه نمی دهند.
برای اینکه یک برند به مرحله ۲ برند وارد شود دوعامل مهم مورد نیاز است، درک تمایز و تناسب شخصی. برای اینکه یک برند بواقع از سوی مصرف کننده از سایر برندهای رقیب متمایز به نظر برسد، سه باور باید شکل بگیرد، اینکه برند با سایر برند ها فرق دارد (چه مثبت چه منفی)، اینکه این تفاوت منحصر به برند می باشد و اینکه مشخصا ارزش بهای بیشتر را داشته باشد. انبوه داده های یانگ و روبیکم اشاره می کنند که تمایز نه فقط در ساخت برند بلکه در موفقیت برند نقش اصلی را دارد و این نقش همچنان ادامه خواهد داشت چراکه کاهش تشخیص تمایز اغلب اولین نشانه ای است که یک برند بالغ و موفق دچار افت شده است. از این رو یکی از کلیدهای فهم مدیریت یک برند بالغ این است که از درک تمایز اطمینان یابد.ادامه مطلب 

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : آموزش برندینگ,مشاوره برندینگ,برندینگ,برند, نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 21 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 19:44

انديشمندان از معناي ارزش ويژه برند برداشت هاي گوناگوني داشته اند .  برخي آن را ارزش افزوده نام به محصول، وفاداري به برند، شناخت برند، آگاهي از برند، كيفيت ادراك شده، مطلوبيت افزوده شده، تغييرات رفتاري ناشي از شناخت برند و... تعريف كرده اند. برخي از انديشمندان، كاربرد واژه ارزش ويژه برند را به مفهوم ارزيابي مفاهيم ذهني مشتريان منحصر كرده اند. در حالي كه برخي ديگر، آن را مفاهيم رفتاري مي دانند. به عبارت ديگر، در متون بازاريابي، ارزش ويژه برند به دو دسته طبقه بندي مي شود: آنهايي كه شامل ادراكات مشتري است (همچون آگاهي از برند ، و كيفيت ادراك شده وآنهايي كه شامل رفتار مشتري است( همچون وفاداري به برند و ... ) (شمس، 1386)  بسياري از انديشمندان بيان مي كنند كه ارزش ويژه ي برند ، دربرگيرنده ي عواملي چون آگاهي از برند، ميزان وفاداري مشتريان به برند، كيفيت تصور شده، نشان و علامت ثبت شده است.  بقيه ي عوامل به توانايي برند و متمايز ساختن خود از ديگر رقبا اشاره دارد.  البته حائز اهميیت است كه ريشه ي تمام فعاليت ها شناخت مصرف كنندگان از برند است.  به عبارت ديگر شناخت مصرف كنندگان نسبت به يك برند باعث ايجاد پاسخ هاي متفاوت به فعاليت هاي بازاريابي در مورد برند مي گردد.  تعريف رسمي ماركتينگ ساينس از ارزش ويژه ي برند عبارت است از مجموعه اي از مفاهيم و رفتار هاي مرتبط با مشتريان، اعضاي كانال و شركت كه به برند توانايي سودآوري بيش تري را مي دهد و اين در حالي است كه بدون اين برند اين سود آوري ممكن نخواهد بود. ارزش ويژه ي برند، با معاني بسياري  مورد استفاده قرار گرفته است. براي روشن كردن اين موضوع، بايستي بين سه سطح ارزش، تفاوت قائل شد (لیندرمن، 2003) 

در صورت تمایل به خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.

منظور از ارزش ویژه برند چیست؟   

                                                                                                                کلمات کلیدی:برند-برندسازی-برندینگ-آموزش برندسازی-مشاوره برند-

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 13 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 19:29

برند و برندسازی از جمله علوم بین رشته‌ای هستند که دانشمندان مختلف، هر یک با توجه به زمینه‌ی علمی خود، زیرمجموعه‌ای از این دانش را مورد توجه قرار داده‌اند. در دنیای امروز بازاریابی و تبلیغات، برندسازی بیش از هر زمانی در گذشته مورد توجه قرار گرفته‌است. اگر بتوانیم از یک نام تجاری یک برند خلق کنیم، سود و فروش ما در آینده تضمین شده است.
این واقعیت باعث شده‌است تا بسیاری از مدیران بازاریابی، برندسازی را در اولویت برنامه‌های خود قرار داده و به آموختن روش‌های ایجاد برند رو بیاورند.
در دنیای کنونی کمپین‌های تبلیغاتی زیادی برای معرفی یک کالا و خدمات وجود دارند و مشتریان در این هیاهو سردرگم شده اند. در چنین وضعیتی آن کمپینی قادر است راه خود را به سوی مشتریانش باز کند که بتواند جای خود را در ذهن و روح آنها باز کند.
اوج توجه یک مشتری به یک برند زمانی است که به آن وفادار شود. او زمانی به یک برند وفاداری پیدا خواهد کرد که آن را با گوشت و پوست و روح خود حس کرده و به آن علاقمند شود.
هر روز ممکن است به‌شدت تحت فشار حجم ارتباطات از جمله پیام‌های تبلیغاتی قرار بگیریم، اما این فشار بیشتر بر دو مسیر متمرکز است: چشم و گوش، یعنی حس‌های بینایی و شنوایی. ما به این روش دو بعدی خو کرده‌ایم و دیگر درباره‌اش فکر هم نمی‌کنیم.
تناقض کار در همین جا است. ما به‌عنوان انسان، زمانی در اوج فعالیت قرار داریم که همزمان در هر پنج مسیر فعالیت می‌کنیم (پنج حواس ما)، اما تعداد کمی از آگهی‌های تبلیغاتی زحمت به کارگیری سایر حواس انسان غیر از بینایی و شنوایی برای انتقال پیام را به خود می‌دهند.
آیا می‌توانیم یک هم‌افزایی مثبت میان تک‌تک حواس‌مان پیدا کنیم؟ آیا غذاهایی با بوی خوب، طعم بهتری هم دارند؟ آیا گوشی با وزن سنگین‌تر به معنای ابزاری با کیفیت بالا‌تر است؟ اگر عطر در ظرفی زیبا قرار گرفته باشد، بوی بهتری هم دارد؟ اگر برند علاوه بر جنبه‌های تصویری و صوتی از حواس بویایی، لامسه و چشایی هم استفاده کند، آیا ارزش بیشتری نخواهد داشت؟

برای خواندن ادمه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.

حواس پنجگانه در برندسازی                      

کلمات کلیدی:برند-برندسازی-مشاور برند-مشاوره برند-هویت برند

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 17 تاريخ : چهارشنبه 19 آبان 1395 ساعت: 15:08

برند و برندسازی از جمله علوم بین رشته‌ای هستند که دانشمندان مختلف، هر یک با توجه به زمینه‌ی علمی خود، زیرمجموعه‌ای از این دانش را مورد توجه قرار داده‌اند. در دنیای امروز بازاریابی و تبلیغات، برندسازی بیش از هر زمانی در گذشته مورد توجه قرار گرفته‌است. اگر بتوانیم از یک نام تجاری یک برند خلق کنیم، سود و فروش ما در آینده تضمین شده است.
این واقعیت باعث شده‌است تا بسیاری از مدیران بازاریابی، برندسازی را در اولویت برنامه‌های خود قرار داده و به آموختن روش‌های ایجاد برند رو بیاورند.
در دنیای کنونی کمپین‌های تبلیغاتی زیادی برای معرفی یک کالا و خدمات وجود دارند و مشتریان در این هیاهو سردرگم شده اند. در چنین وضعیتی آن کمپینی قادر است راه خود را به سوی مشتریانش باز کند که بتواند جای خود را در ذهن و روح آنها باز کند.
اوج توجه یک مشتری به یک برند زمانی است که به آن وفادار شود. او زمانی به یک برند وفاداری پیدا خواهد کرد که آن را با گوشت و پوست و روح خود حس کرده و به آن علاقمند شود.
هر روز ممکن است به‌شدت تحت فشار حجم ارتباطات از جمله پیام‌های تبلیغاتی قرار بگیریم، اما این فشار بیشتر بر دو مسیر متمرکز است: چشم و گوش، یعنی حس‌های بینایی و شنوایی. ما به این روش دو بعدی خو کرده‌ایم و دیگر درباره‌اش فکر هم نمی‌کنیم.
تناقض کار در همین جا است. ما به‌عنوان انسان، زمانی در اوج فعالیت قرار داریم که همزمان در هر پنج مسیر فعالیت می‌کنیم (پنج حواس ما)، اما تعداد کمی از آگهی‌های تبلیغاتی زحمت به کارگیری سایر حواس انسان غیر از بینایی و شنوایی برای انتقال پیام را به خود می‌دهند.
آیا می‌توانیم یک هم‌افزایی مثبت میان تک‌تک حواس‌مان پیدا کنیم؟ آیا غذاهایی با بوی خوب، طعم بهتری هم دارند؟ آیا گوشی با وزن سنگین‌تر به معنای ابزاری با کیفیت بالا‌تر است؟ اگر عطر در ظرفی زیبا قرار گرفته باشد، بوی بهتری هم دارد؟ اگر برند علاوه بر جنبه‌های تصویری و صوتی از حواس بویایی، لامسه و چشایی هم استفاده کند، آیا ارزش بیشتری نخواهد داشت؟

برای خواندن ادمه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.

حواس پنجگانه در برندسازی                      

کلمات کلیدی:برند-برندسازی-مشاور برند-مشاوره برند-هویت برند

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 14 تاريخ : چهارشنبه 19 آبان 1395 ساعت: 15:07

از جمله شاخص‌های جهان امروز افزایش و گسترش سریع تبلیغات در جنبه‌های متنوع و متعدد است.
 
روزنامه‌ها و مجلات نشریه‌های رنگین رادیو تلویزیون جزوه‌ها کتابها و ... همگی خواه ناخواه جنبه تبلیغاتی دارند. در این مورد سرمایه گذاری بیشتر می‌شود. در چنین موقعیتی طبعاً شخص بر خلاف تصورش چندان آزادی انتخاب ندارد و پیوسته در بمباران الاعات قرار دارد از این رو یکی از مسائل مورد بحث روانشناسان مسأله تبلیغات است.
تبلیغات :عملاً به هر گونه کوشش منظم برای اثر گذاری در گرایشهای اجتماعی اطلاق می‌شود.
یا به گفته بعضی‌ها (هنر ساختن ذهن شخص دیگر) است.برای تبلیغات از روشهایی استفاده می‌شود که اشخاص را به عمل کردن به شیوه‌های خا بر می انگیزد تبلیغات از زمانهای بسیار دور و حتی پیش از میلاد در جوامع بشری متداول بوده است و روز به روز گسترده تر و رنگین تر می‌شود.
تبلیغات عمدتاً با همان روشهای ارتباطی (وسایل ارتباط جمعی) از قبیل روزنامه‌ها مجلات و رادیو تلویزیون و کتابها انجام می‌گیرد زیرا هر دو روش مشترکی دارند و آن تحت تأثیر قرار دادن رفتار شنونده یا بیننده و یا خواننده است.
رفتار مورد نظر در تبلیغات چنانچه در بالا گفته شد عقاید یا گرایشهای شخصی است از این رو بیشتر با بعد عاطفی رفتار سرو کار دارد. به عبارت دیگر هدف تبلیغات تغییر و حتی تخریب عواطف و عقاید مردم درباره موضوع خاص و تبدیل آنها به عقاید و عواطف مطلوب است. حال باید دید چگونه می‌توان این اثر را در دیگران به صورتی که مطلوب ماست ایجاد کرد مخاطبان در مواجه با پیام به چند دسته تقسیم می‌شوند: 
۱-دسته تابع: این دسته پیام را بدون آنکه همراه با استدلال باشد می پذیرند. 
۲-دسته مردد: این دسته هنگام دریافت پیام در رد یا قبول آن مردد هستند. 
۳-دسته موافقان: این دسته به جهات گوناگون ممکن است با پیامها موافق باشند. 
۴- دسته مخالفان: این دسته مهمترین مضرترین در عین حال خطرناک ترین دسته هستند.
۵- دسته بی اعتنا: برخی در هنگام دریافت پیام کاملاً بی اعتنا هستن.

عوامل مؤثر تبلیغات:
معمولا (تقدم) یا (سبقت) در اثر بخشی تبلیغات مهم است. مثلاً در تبلیغات تجاری نخستین آگهی را هر سازمان بدهد موفقیت بیشتری خواهد داشت.(تکرار) متوالی و متناوب نیز تبلیغات را مؤثر می سازد.(ارتباط دادن) موضوع تبلیغات با پدیده‌های آشنا برای مردم و نیازهایشان نیز بسیار مؤثر است.

برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.

تبلیغات                                    

کلمات کلیدی:برند-برندسازی-مشاوره برند-دکتر شهریار شفیعی

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 20 تاريخ : پنجشنبه 13 آبان 1395 ساعت: 16:39

هویت بصری شاید بعد از نام سازمان مهمترین تقطه تماس یک برند با مخاطب باشد،

وسیله ای موثر برای نفوذ در ذهن مخاطب ....

و بالطبع به خاطر این خاصیت از بدو تشکیل سازمان، همه در تکاپویند تا در کنار سایر مسایل حقوقی و مالی و استراتژیک این بخش را نیز به سامانی برساننند، اما دریغ و درد که در گیر ودار تولید و برنامه ریزی مهجورترین و بی اهمیت ترین بخش هویت بصری یک سازمان است که در اکثر مواقع برای رفع تکلیف و الزامات به آن پرداخته می شود.

چرا که همه کارفرمایان دستی به قلم دارند و یا کسی در اطرافشان هست که نرم افزاری بداند و سلیقه ای داشته باشد ....ادامه مطلب  

بازاریابی    تاریخچه برند cHANEL

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : هویت بصری,برندسازی,تاریخچه برند,بازاریابی, نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 16 تاريخ : چهارشنبه 12 آبان 1395 ساعت: 9:29

میم یک واحد بنیادی از نظرات، نمادها و یا کنش‌های فرهنگی است که از طریق بیان، رفتار، رسوم و سایر پدیده‌های قابل تقلید توان انتقال از یک ذهن به اذهان دیگران را داراست. این کلمه ریشه در لغت یونانی  μιμητισμός  به معنای "چیزی که تقلید شده" دارد. پیروان این نظریه میم را از آنرو که توان همانندسازی و پاسخ به فشارهای انتخابی را داراست، به عنوان معادل ژن در فرهنگ می‌شناسند. 
در سال ۱۹۷۶ ریچارد داوکینز درکتاب ژن خودخواه کلمه میم را به عنوان پایه‌ای برای توضیح گسترش افکار و عقاید و پدیده‌های فرهنگی بر پایه اصول تکاملی بکار برد. برخی ازنمونه‌هایی که وی در کتاب خویش بکار برده‌است شامل نغمه‌ها، باورها (بویژه باورهای مذهبی) و مد لباس می‌باشند. نظریه پردازان فرضیه میم بر این باورند که میم توسط انتخاب طبیعی (به شیوه‌ای شبیه به آنچه در تکامل زیست شناختی رخ می‌دهد) از طریق فرآیندهای تنوع، جهش، رقابت و وراثت که در موفقیت زاد و ولد یک موضوع نقش دارند، تکامل می‌یابد. گسترش میم از طریق رفتارهایی است که در میزبان خود ایجاد می‌کند. میم‌هایی که کمتر گسترش می‌یابند منقرض می‌شوند در حالی که برخی دیگر باقی مانده، گسترش یافته و جهش پیدا می‌کنند (در راه بهتر شدن یا بدتر شدن). فرضیه پردازان این نظریه می‌گویند که میم‌هایی که بهترین همانند سازی را انجام می‌دهند، حتی اگر برای رفاه میزبان خود مضر باشند، بیشترین گسترش را نشان خواهند داد. در دهه ۹۰ برای ارزیابی اصول و شرایط انتقال میم از نظر مدل تکاملی، زمینه مطالعاتی جدیدی به نام میمتیک بنیان نهاده شد. در مقایسه با ژنتیک که شواهد محکمی بر پایه کشف اثرات بیولوژیک DNA دارد، میمتیک فاقد هرگونه توضیحی در مورد یک وسیله انتقالی شناخته شده برای انتقال میم است.
1-1-  ریشه یابی
درسال ۱۹۷۶ ریچارد داوکینز درکتاب ژن خودخواه از این واژه به منظور تاکید بر شباهت آن به ژن بهره جست. داوکینز این کلمه را با کوتاه کردن mimeme که از کلمه یونانی mimema (به معنای"چیزی که تقلید شده" ابداع کرد. او اظهار می‌دارد که مایل به بکار بردن واژه‌ای تک بخشی بوده‌است که از نظر آوایی شبیه به واژه «ژن» باشد.

برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.

میم چیست؟

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 17 تاريخ : سه شنبه 11 آبان 1395 ساعت: 11:05

  توسعه آگاهی از عمق مفهوم برند
نقطه آغازین برای تمامی برندها توسعه آگاهی برند است. آگاهی لازمه تمامی بازارهاست، ابتدا به این خاطر که ذهنیت ریسک خرید را کاهش می دهد و دوم اینکه در بسیاری از بازارهای با درگیری-پایین می تواند خرید را در پی داشته باشد. همچنین لازم است که مصرف کنندگان دریافت هایی را در خصوص کیفیت عملکرد برند توسعه دهند و این دریافت ها با گروه محصول و استانداردهای اعمال شده بواسطه رقابت مقید می گردند. این به درک عمومی پذیرش محصول مربوط می شود . این دو دریافت در کنار یکدیگر ریسک خرید مصرف کننده را کاهش می دهند و ما می توانیم بگوییم برندی که به سطح معقولی از هر دو عامل دست یابد به مرحله ۱ برند وارد شده است. داده های میلوارد براون نشان می دهند که برای بسیاری از برندها بخش قابل توجهی از مصرف کنندگان هرگز ارتباط خود را به ماورای  این نقطه توسعه نمی دهند.
برای اینکه یک برند به مرحله ۲ برند وارد شود دوعامل مهم مورد نیاز است، درک تمایز و تناسب شخصی. برای اینکه یک برند بواقع از سوی مصرف کننده از سایر برندهای رقیب متمایز به نظر برسد، سه باور باید شکل بگیرد، اینکه برند با سایر برند ها فرق دارد (چه مثبت چه منفی)، اینکه این تفاوت منحصر به برند می باشد و اینکه مشخصا ارزش بهای بیشتر را داشته باشد. انبوه داده های یانگ و روبیکم اشاره می کنند که تمایز نه فقط در ساخت برند بلکه در موفقیت برند نقش اصلی را دارد و این نقش همچنان ادامه خواهد داشت چراکه کاهش تشخیص تمایز اغلب اولین نشانه ای است که یک برند بالغ و موفق دچار افت شده است. از این رو یکی از کلیدهای فهم مدیریت یک برند بالغ این است که از درک تمایز اطمینان یابد.

 تناسب مصرف کننده با برند
تناسب به این معنی است که برند چیزی در خود دارد که برای مصرف کننده مناسب بوده یا با آن مرتبط می باشد. داده ها نشان می دهند که تناسب کلید نفوذ به خانه ها و اندازه فرانشیز بوده و لذا به بخش بازار یا بخش هایی که برند با آنها ارتباط دارد مرتبط می باشد. برندهای جدید و موفق بر روی نمودار رشد بیشتر تمایز را به نمایش می گذارند تا تناسب، و چنین می نمایند که مصرف کنندگان برند را در رقابت برجسته تر می یابند، از این رو هدف اولیه مورد توجه قرار گرفتن است. با این حال، این توجه باید در مرحله بعد به مزایایی تبدیل شود که با سبک ویژه مصرف کننده همخوانی داشته باشد. داده های یانگ و روبیکم نشان می دهند که تناسب، محصول طبیعی تمایز نیست: در ایالات متحده تقریبا هیچ ارتباطی بین این دو عامل وجود ندارد. برندهای پُر سود ممکن است اغلب تمایز بالایی کسب کنند اما از تناسب پایینی در بین عموم آدم ها و تناسب بالایی در بین بخش هایی خاص برخوردار باشند. به این ترتیب رسیدن به مرحله ۲ برند می تواند به معنی یک برند پایدار و سودآور باشد و این احتمال وجود دارد که اغلب برندها از این مرحله فراتر نروند.

برای کسب اطلاعات بیشتر با ما در تماس باشید.

تناسب بین فهم از برند و عدم موفقیت برندهای ایرانی

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 11 تاريخ : دوشنبه 10 آبان 1395 ساعت: 10:09

جستارگشایی:
آنچنان که در تاریخ علم بازاریابی مضبوط است،دانش بازاریابی ، در دهه نخست سده بیستم میلادی،به عنوان یک دیسیپلین علمی از دامان علم اقتصاد،بروز و ظهور یافت.(Ref)
البته بی گمان هر نوزادی در سیر رشد خود تحولات بسیار می کند و دانش بازاریابی مستثنی از این امر نبود. وبستر Ref در  مقاله ماندگار خود به نام "نقش بازاریابی در سازمان" تحولات را در حوزه ی عملیاتی بازاریابی به خوبی نشان می دهد . هرگاه حوزه عملیاتی یک پدیده دچار تحول گردد،آکادمیسین ها با مطالعه شیوه ها ی جدید عملیاتی آن حوزه،ادبیات علمی مرتبط را توسعه داده و با کلاسه بندی دستاوردهای خود،مبنای علمی مربوطه را انتزاعی تجرید می کنند.
کنون با اهمیت یافتن نقش برندسازی در مدیریت بازار، به نظر می رسد که لازم است که تا مفهوم این پدیده و پویایی های علمی و عملی پیرامون آن را مورد بررسی و مداقه قرار دهیم.
رویکرد تحلیلی
در این نوشتار ، با رویکردی پدیدار شناختی به تبیین دگردیسی های مفهوم برند فرد مخاطب و مشتری و علل اهمیت یافتن این امر در مدیریت بازار که خود باعث بالارفتن قدرت و ارزش سهام شرکت های صاحب برند شده است،خواهیم پرداخت. در این راستا زاویه دید خریداران و مصرف کنندگان را به عنوان نقطه کانونی تحلیل قرار  خواهیم داد. این امر به آن معناست که از رفتار و راهبردهای سازمان و مدیران برند مغفول هستیم،بلکه بر عکس اعتقادمان چنین است که مدیران برند همیشه دیدگاه ها و حساسیت ها و تتلقی مخاطبان و مشتریان را درست تشخیص داده و متناظر و متناسب آن عمل کرده اند.و چنین برندهای ارزشمند را آفریده اند که نزد همان مخاطبان جایگاه (position) ارجمندی یافته اند.

برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.

سرگذشت برند                

کلمات کلیدی: برند-برندسازی-دکتر شهریار شفیعی-مشاور برند-مشاور برندسازی

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 9 تاريخ : يکشنبه 9 آبان 1395 ساعت: 4:25

پشتیبان هر برند اثربخش، استراتژی جایگاه آن است که برنامه ریزی ، بازاریابی و فروش را به حرکت وا می دارد در بازاری که به طور مستمر در حال تغییر است و مصرف کنندگان با محصولات یا پیام های گوناگون اشباع شده اند، جایگاه یابی تکامل می یابد تا فرصت های مناسب خلق نماید. جایگاه یابی از تغییرات جمعیت شناختی ، فناوری، چرخه های بازاریابی، روند های مصرف کننده و شکاف های بازار بیشترین استفاده را می نماید تا شیوه های جدیدی برای جذب مشتریان پیدا نماید.
هنری فورد اظهار کرد: مشتریان می توانند هر رنگی که می خواهند انتخاب کنند، به شرطی که مشکی باشد. جنرال موتورز  با 5 رنگ وارد بازار شد و کل بازار را برد.
جایگاه یابی یک مفهوم انقلابی در برند سازی است که توسط ال ریس  و جک تراوت  در سال 1981 ارائه شد. آنان جایگاه یابی را به صورت چارچوبی تعریف نمودند که شرکت ها براساس آن برندشان را ایجاد می نمایند، برای برنامه هایشان استراتژی می سازند و روابط خود را با مشتریان گسترش می دهند. جایگاه یابی، آمیخته ی قیمت ، محصول ، ترویج و توزیع-چهار بعد تاثیرگذار بر فروش- را در نظر می گیرد.
رایز و تراوت معتقدند که هر شرکتی باید جایگاه خود را در ذهن مشتریان ایجاد نماید و نیازهای مشتریان، نقاط قوت و ضعف شرکت و دورنمای رقابت را مد نظر قرار دهد. این مفهوم هنوز هم در تمامی ارتباطات بازار یابی، برند سازی و تبلیغات، مفهومی اساسی و بنیادی است
اصطـــلاح «جایگــاه‌یابی- Positioning» از سال 1982 وارد ادبیات بازاریابی شد. این کلمه، در ابتدا به معنای مشخص کردن محل قرار گرفتن محصول در فروشگاه‌ها بود، اما اندکی بعد، درک جدیدی از آن ایجاد شد؛ جایگاه‌یابی اقدامی نیست که شما در رابطه با محصول خود به انجام می‌رسانید بلکه تصمیمی است که باید در رابطه با ایجاد ذهنیت در مشتریان بالقوه خود، اتخاذ کنید.
جایگاه یک برند همان تصوری است که از به یاد آوردن برند نام یک برند در ذهن مصرف کنندگان ایجاد می شود.

برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.

جایگاه سازی برند                                                                                           

 

کلمات کلیدی:برند-برندسازی-مشاور برند-مشاوره برند-دکتر شهریار شفیعی

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 31 تاريخ : شنبه 8 آبان 1395 ساعت: 7:53

در زندگي روزمره بيشترين تداخلات و چالش ها از تناقض بين نوع گفتار و قصد و نيت از آنهاست . شما فكر مي كنيد كه جمله اي را با هدفي كه در ذهن داريد بيان ميكنيد و همانطور كه بهش فكر كرديد توقع مي رود شنونده نيز درك و فهمش را داشته باشد ولي ممكن است اينطور نشود و طور ديگري برداشت شود . اين چالش فقط بين انسانها و روابطشون نيست؛ بلكه سازمان ها نيز با اين چالش ها رو برو هستند . 

در مقوله ي برند سازي و تجارت ، هويت برند نشان گر و گوياي آن چيزيست كه سازمان تلاش مي كند آنها را به مخاطبانش برساند  . اين عناصر متشكل از محصول و يا خدمت ، كيفيت مطلوب و مزاياي است كه اين سازمان نسبت به سازمان هاي رقيب دارا مي باشد . در اين ميان اصطلاح ديگري وجود دارد كه با هويت برند همراستا ولي مجزا مي باشد . تصوير برند (brand image) در واقع چگونگي مقبوليت يك برند از ديد عوام جامعه مي باشد. يكي از چالش هايي كه يك برند در مسير خود با ان روبرو مي باشد اين است كه هويتش با تصويري كه از آن ساخته شده تقريبا يكسان باشد . اگر اينطور نباشد به اين معناست كه سازمان با تقاضاي بازار همسو نيست و در نتيجه فروش و ارائه خدمات در چنين حالتي بسيار سخت و شايد نشدني باشد .

ارتباط و هويت برهم تاثير گذارند . نقش هويت در اين زمينه بسيار مهم مي باشد . همانطور كه مي دانيد ارتباطات برند نشاط گرفته از روبرو شدن متقاضيان با برند مي باشد . در اين رويارويي بعضي عناصر بايد به چشم بخورند تا يك برند در ارتباط اوليه با بازار تقاضا جنبه هاي گوناگون خود را به نمايش بگزارد . اين عناصر كه قبلا هم به انها اشاره اي شده بود در چهارچوب هويت برند تعريف مي شوند . براي اينكه مهم بودن اين نقش را در ارتباط برند متوجه شويم ، هويت برند را مورد بررسي كامل قرار مي دهيم تا  با آشنايي فاكتور هاي به نقش مهم آن در ارتباط برند برسيم . 

برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک نمایید.

نقش هویت برند در ارتباطات برند                   

 

کلمات کلیدی:برند-برندسازی-مشاوره برند-دکتر شهریار شفیعی

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : برند, نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 16 تاريخ : پنجشنبه 6 آبان 1395 ساعت: 4:58

منظور از وبینار چیست؟

یک سمینار آنلاین می باشد که دانشجویان از طریق شبکه اینترنت کامپیوتر خود با استاد ارتباط برقرار نموده و در جریان سخنرانی قرار می گیرند. در واقع شرکت کنندگان علاوه بر آنکه صدا و تصویر استاد را از طریق اینترنت به صورت آنلاین دریافت می نمایند، به صورت همزمان پاورپوینت مباحث را در صفحه ی نمایش می بینند و در آخر سمینار سوالات خود را تایپ نموده و پاسخ آن را از استاد دریافت می نمایند. 
این نوع سمینار برای افرادی که به علت دوری راه، کثرت مشغله و یا شرایط جسمی قادر به حضور در سمینار ها نمی باشند، فرصت مناسبی است تا در فضای شخصی خود از مطالب ارائه شده بهره ببرند.
لازم به ذکر است سرعت k 256 برای شرکت در وبینار کافی است و نیاز به هیچ گونه نرم افزار پشتیبان وجود ندارد.

هدف از برگزاری وبینار چیست؟

گروه تخصصی برندتک به منظور ارتقای دانش برندسازی و مدیریت بازار در راستای توانمند سازی کسب و کارها و برندهای ایرانی و همچنین دفاع از مرزهای اقتصادی ایران عزیز اقدام به برگزاری مجموعه ای از وبینارها نموده است. هدف اصلی از برگزاری این وبینارها ارتقای دانش تکنیکال و عملیاتی فعالان این حوزه در تهران و شهرستان ها می باشد. ادامه مطلب

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : مشاور برند,مشاوره برندسازی,برند,برندتک,وبینار, نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 12 تاريخ : دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت: 9:51

چون تبلیغ کنندگان بسیار گوناگونی تلاش می کنند تا به انواع بسیار مختلف مخاطبان دسترسی پیدا کنند، به این دلیل تبلیغات امر پیچیده ای است . 

تبلیغات نام تجاری: قابل مشاهده ترین نوع تبلیغات، تبلیغات ملی مصرف کننده است. نام دیگر آن تبلیغات نام تجاری است.این نوع تبلیغات بر توسعه هویت و تصویر بلند مدت یک نام تجاری متمرکز است.

تبلیغات خرده فروش: در مقابل، تبلیغات خرده فروش است که به محل کسب مربوط می شود، تبلیغات خرده فروش بر قیمت، در دسترس بودن، مکان و ساعات کار، تاکید دارد.

تبلیغات سیاسی: این نوع از تبلیغات را سیاستمداران به کار می برند تا مردم را متقاعد کنند که به آنان رای دهند. گرچه این نوع تبلیغات، منبع مهم ارتباطات برای رای دهندگان است، منتقدان عقیده دارند که تمرکز تبلیغات سیاسی، بیشتر بر تصویر سازی است تا پرداختن به موضوعات.

تبلیغات کتاب راهنما: نوع دیگر تبلیعات، کتاب راهنما است، زیرا مردم برای آن که بدانند چگونه کالا یا خدمتی را بخرند به آن مراجعه می کنند.

تبلیغات پاسخ-مستقیم: این نوع ازتبلیغات ممکن است از هر وسیله تبلیغی و از جمله پست مستقیم استفاده کند، اما پیام آن با پیام 

تبلیغات ملی و خرده فروش که در آن، مستقیما فروش کالایی را تشویق می کنند، متفاوت است. ادامه مطلب

BrandTech...
ما را در سایت BrandTech دنبال می کنید

برچسب : برندسازی,تبلیغات,بازاریابی,برند, نویسنده : BrandTech brandztech بازدید : 14 تاريخ : دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت: 5:31